خسته خانه
عنوان:
خسته خانه
کد کالا:
احلام سکوت کرد. دستی به شال مشکیاش کشید. نگاهش را به زمین دوخت. آفاق گفت :
خجالت نداره بگو دختر.
احلام همه را گفت. دلش لبریز از شادی شد. مادر احلام ظرف شیرینی را که آفاق برده بود برداشت و مقابل آفاق گرفت و لبخند زد و به عربی چیزهایی گفت. آفاق نگاه به لبهای قلوهای و خوش رنگ دختر دوخت. احلام گفت :
مادرم میگه آقا فرهاد دوستِ پسرمه. چند ساله. همه توی این کوچه و خیابون و بندر میشناسنش. ما رسم نداریم به غریبه دختر بدیم. اما فرهاد
نویسنده:شابک:9789641933694
نوبت چاپ:چهارم
ناشر:علی
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:590
تیراژ:500